معنی فارسی superpatriot

B1

میهن‌پرستی با عشق و تعهد زیاد به کشور.

A person who shows an extraordinary level of patriotism.

example
معنی(example):

او خود را یک میهن‌پرست فوق‌العاده می‌نامد و کشورش را دوست دارد.

مثال:

He calls himself a superpatriot and loves his country.

معنی(example):

یک میهن‌پرست فوق‌العاده اغلب در رویدادهای ملی شرکت می‌کند.

مثال:

A superpatriot often participates in national events.

معنی فارسی کلمه superpatriot

: معنی superpatriot به فارسی

میهن‌پرستی با عشق و تعهد زیاد به کشور.