معنی فارسی superprecise
B2بسیار دقیق، به توصیف نتائج یا اندازهگیریها با دقت بالا اشاره دارد.
Extremely accurate, often relating to measurements or descriptions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند اندازهگیری بسیار دقیقی از دما انجام داد.
مثال:
The scientist made a superprecise measurement of the temperature.
معنی(example):
دستورالعملهای بسیار دقیقی که او ارائه کرد، به همه در درک وظیفه کمک کرد.
مثال:
Her superprecise instructions helped everyone understand the task.
معنی فارسی کلمه superprecise
:
بسیار دقیق، به توصیف نتائج یا اندازهگیریها با دقت بالا اشاره دارد.