معنی فارسی superrighteousness

B1

صفتی برای توصیف حالت یا کیفیت فردی که به طرز افراطی درستکار و بی‌عیب است.

The quality of being excessively righteous or virtuous.

example
معنی(example):

فوق‌العاده راست‌گویی او باعث شد دوستانش احساس حقارت کنند.

مثال:

Her superrighteousness made her friends feel inferior.

معنی(example):

فوق‌العاده راست‌گوییش باورهای او اغلب دیگران را بیگانه می‌کرد.

مثال:

The superrighteousness of his beliefs often alienated others.

معنی فارسی کلمه superrighteousness

: معنی superrighteousness به فارسی

صفتی برای توصیف حالت یا کیفیت فردی که به طرز افراطی درستکار و بی‌عیب است.