معنی فارسی superseder
B1شخص یا چیزی که جایگزین دیگری میشود.
A person or thing that replaces or supersedes another.
- NOUN
example
معنی(example):
مدرک جدید به عنوان جایگزینی برای توافق قبلی عمل میکند.
مثال:
The new document acts as a superseder for the previous agreement.
معنی(example):
آنها یک جایگزین منصوب کردند تا شرایط بروز شده را روشن نماید.
مثال:
They appointed a superseder to clarify the updated terms.
معنی فارسی کلمه superseder
:
شخص یا چیزی که جایگزین دیگری میشود.