معنی فارسی supersensually
B1به صورت سوپر حسگرانه، اشاره به احساس یا درک عاطفی عمیقتر از حواس عادی.
In a manner that transcends normal sensory experience, often relating to deeper emotions.
- ADVERB
example
معنی(example):
او دنیا را به طور سوپر حساست درک میکند و احساساتی دارد که دیگران ندارند.
مثال:
She perceives the world supersensually, feeling things that others do not.
معنی(example):
هنرمند به طور سوپر حساست خودش را ابراز کرد و با مخاطبانش در سطح عمیقتری ارتباط برقرار کرد.
مثال:
The artist expressed herself supersensually, connecting with her audience on a deeper level.
معنی فارسی کلمه supersensually
:
به صورت سوپر حسگرانه، اشاره به احساس یا درک عاطفی عمیقتر از حواس عادی.