معنی فارسی supersensuously
B1فوق حسی، به معنای تجربه‌ای که از حواس فراتر می‌رود و بیشتر از یک حس جلوه می‌کند.
In a way that transcends the ordinary senses.
- ADVERB
example
معنی(example):
این اثر هنری به طور فوق حسی تجربه شد و تمامی حواس را درگیر کرد.
مثال:
The artwork was experienced supersensuously, engaging all the senses.
معنی(example):
او طعم‌های غذا را به طور فوق حسی توصیف کرد و آن را زنده کرد.
مثال:
She described the flavors of the dish supersensuously, making it come alive.
معنی فارسی کلمه supersensuously
:
فوق حسی، به معنای تجربه‌ای که از حواس فراتر می‌رود و بیشتر از یک حس جلوه می‌کند.
