معنی فارسی superstrict
B2بسیار سخت و غیر منعطف، به ویژه در زمینه قوانین یا مقررات.
Extremely rigorous or demanding; not allowing any leniency.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قوانین بسیار سخت مسابقه را شدید کرد.
مثال:
The superstrict rules made the competition fierce.
معنی(example):
او از دستورالعملهای فوقالعاده سخت برای پروژه پیروی کرد.
مثال:
He followed the superstrict guidelines for the project.
معنی فارسی کلمه superstrict
:
بسیار سخت و غیر منعطف، به ویژه در زمینه قوانین یا مقررات.