معنی فارسی supersubtle

B1

بسیار ظریف و دقیق، به طوری که توجه آن به آسانی جلب نمی‌شود.

Extremely fine or delicate in nature; not easily noticed

example
معنی(example):

عطر بوی فوق‌العاده لطیفی دارد که باقی می‌ماند.

مثال:

The perfume has a supersubtle scent that lingers.

معنی(example):

شوخی‌های او فوق‌العاده لطیف بود و اغلب زیر رادار بود.

مثال:

His humor was supersubtle, often flying under the radar.

معنی فارسی کلمه supersubtle

: معنی supersubtle به فارسی

بسیار ظریف و دقیق، به طوری که توجه آن به آسانی جلب نمی‌شود.