معنی فارسی supervalued
B1به معنای دارای ارزش بالا و ارزیابی مثبت شده است.
Considered to have a high value.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اثر هنری در بازار به شدت ارزشمند شده است.
مثال:
This artwork has become supervalued in the market.
معنی(example):
برخی سنتها توسط برخی جوامع به شدت ارزشمند هستند.
مثال:
Some traditions are supervalued by certain communities.
معنی فارسی کلمه supervalued
:
به معنای دارای ارزش بالا و ارزیابی مثبت شده است.