معنی فارسی suppering
A2عمل خوردن شام، به ویژه در یک محیط خانوادگی یا اجتماعی.
The act of eating supper; especially in a familial or social context.
- VERB
example
معنی(example):
شام خوردن با خانواده یک سنت گرامی است.
مثال:
Suppering with family is a cherished tradition.
معنی(example):
عمل شام خوردن با هم به همه شادی بخشید.
مثال:
The act of suppering together brought joy to all.
معنی فارسی کلمه suppering
:
عمل خوردن شام، به ویژه در یک محیط خانوادگی یا اجتماعی.