معنی فارسی supperless
B1سپرلس به معنای عدم وجود شام یا عدم برگزاری شام است.
Without supper; not having a meal in the evening.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او پس از از دست دادن شام، احساس شامنداشتن کرد.
مثال:
He felt supperless after missing dinner.
معنی(example):
زندگی در حالت شامنداشتن برای او دشوار بود.
مثال:
Living in a supperless state was difficult for her.
معنی فارسی کلمه supperless
:
سپرلس به معنای عدم وجود شام یا عدم برگزاری شام است.