معنی فارسی supplicatory

B1

خواهش کننده، مربوط به یک درخواست یا دعا است که با تواضع و احترام زیاد انجام می‌شود.

Expressing or containing a supplication; begging.

example
معنی(example):

ژست خواهش کننده احترام عمیق او را نشان داد.

مثال:

The supplicatory gesture showed his deep respect.

معنی(example):

او یک دعا خواهش کننده برای بهبودی دوستش انجام داد.

مثال:

She offered a supplicatory prayer for her friend’s recovery.

معنی فارسی کلمه supplicatory

: معنی supplicatory به فارسی

خواهش کننده، مربوط به یک درخواست یا دعا است که با تواضع و احترام زیاد انجام می‌شود.