معنی فارسی supportably
B1به گونهای که قابلیت پشتیبانی داشته باشد یا با حمایت مواجه شود.
In a manner that allows for support or assistance.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وضعیت را به طور قابل پشتیبانی مدیریت کرد و اطمینان حاصل کرد که همه احساس شنیده شدن میکنند.
مثال:
She handled the situation supportably, ensuring everyone felt heard.
معنی(example):
این پروژه به طور قابل پشتیبانی انجام شد و به نیازهای جامعه توجه زیادی شد.
مثال:
The project was executed supportably, with close attention to community needs.
معنی فارسی کلمه supportably
:
به گونهای که قابلیت پشتیبانی داشته باشد یا با حمایت مواجه شود.