معنی فارسی supportance
B1حمایت یا کمک به طور کلی.
Assistance or support provided.
- NOUN
example
معنی(example):
کمکهای ارائه شده توسط جامعه غیرقابل ارزشگذاری بود.
مثال:
The supportance provided by the community was invaluable.
معنی(example):
حمایت از خانواده میتواند تفاوت زیادی ایجاد کند.
مثال:
Supportance from family can make a significant difference.
معنی فارسی کلمه supportance
:
حمایت یا کمک به طور کلی.