معنی فارسی suppressible
B1قابل سرکوب، به معنای اینکه چیزی میتواند تحت فشار یا محدودیت قرار گیرد.
Capable of being suppressed or restrained.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عصبانیت میتواند اگر به درستی مدیریت شود سرکوبپذیر باشد.
مثال:
Anger can be suppressible if managed properly.
معنی(example):
برخی از احساسات نسبت به دیگران بیشتر قابل سرکوب هستند.
مثال:
Some emotions are more suppressible than others.
معنی فارسی کلمه suppressible
:
قابل سرکوب، به معنای اینکه چیزی میتواند تحت فشار یا محدودیت قرار گیرد.