معنی فارسی supranationalist
B2فردی که از ایدههای فراملی و همکاریهای بینالمللی حمایت میکند.
A person who advocates for supranational governance and collaboration.
- NOUN
example
معنی(example):
یک سوپرنشنالیست از سیاستهایی که حکمرانی بینالمللی را تقویت میکند، حمایت میکند.
مثال:
A supranationalist supports policies that enhance international governance.
معنی(example):
گروه سوپرنشنالیست به رویکرد جهانی متحد اعتقاد دارند.
مثال:
The supranationalist camp believes in a united global approach.
معنی فارسی کلمه supranationalist
:
فردی که از ایدههای فراملی و همکاریهای بینالمللی حمایت میکند.