معنی فارسی supraorbitar
B1فوقچشمی به استخوانها یا ساختارهایی اشاره دارد که در بالای چشم قرار دارند.
Relating to the area or structures located above the eye.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پشته فوقچشمی بر روی سطح جمجمه قابل مشاهده است.
مثال:
The supraorbitar ridge is noticeable on the skull's surface.
معنی(example):
در دیرینهشناسی، ساختار استخوان فوقچشمی در گونههای مختلف متفاوت است.
مثال:
In paleontology, the supraorbitar bone structure varies among species.
معنی فارسی کلمه supraorbitar
:
فوقچشمی به استخوانها یا ساختارهایی اشاره دارد که در بالای چشم قرار دارند.