معنی فارسی supraordination

B1

فوق‌هماهنگی به ترتیب و اولویت‌بندی فراگیر اشاره دارد.

The condition of being above others in rank; a hierarchical arrangement.

example
معنی(example):

فوق‌هماهنگی کمیته اطمینان می‌دهد که تصمیم‌گیری مؤثر است.

مثال:

The supraordination of the committee ensures effective decision-making.

معنی(example):

فوق‌هماهنگی به روشن‌ساختن نقش‌های هر عضو در پروژه کمک می‌کند.

مثال:

Supraordination helps clarify the roles of each member in the project.

معنی فارسی کلمه supraordination

: معنی supraordination به فارسی

فوق‌هماهنگی به ترتیب و اولویت‌بندی فراگیر اشاره دارد.