معنی فارسی suprapubic

B1

مربوط به ناحیه‌ای بالای ناحیه زایمان، معمولاً در زمینه‌های پزشکی به کار می‌رود.

Pertaining to the area above the pubic bone, commonly used in medical terminology.

example
معنی(example):

پزشک یک کاتتر فوق‌شرایطی را قرار داد.

مثال:

The doctor performed a suprapubic catheter insertion.

معنی(example):

او در ناحیه فوق‌شرایطی درد احساس کرد.

مثال:

She experienced pain in the suprapubic region.

معنی فارسی کلمه suprapubic

: معنی suprapubic به فارسی

مربوط به ناحیه‌ای بالای ناحیه زایمان، معمولاً در زمینه‌های پزشکی به کار می‌رود.