معنی فارسی supraquantivalent
C1تعریف شده به عنوان کمیتهای با سطح بالا که فراتر از کمیتهای معمولی هستند.
Defined as higher-level quantifiers that go beyond typical quantifications.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عبارت فراکمیت به کمیتهای سطح بالاتر اشاره دارد.
مثال:
The term supraquantivalent refers to higher-level quantifiers.
معنی(example):
در این نظریه، موجودات فوقکمیتی ضروری هستند.
مثال:
In the theory, supraquantivalent entities are essential.
معنی فارسی کلمه supraquantivalent
:
تعریف شده به عنوان کمیتهای با سطح بالا که فراتر از کمیتهای معمولی هستند.