معنی فارسی supravise

B1

نظارت دقیق بر یک فرآیند یا فعالیت به منظور اطمینان از کیفیت و موفقیت آن.

To oversee or supervise closely to ensure quality and success.

example
معنی(example):

مدیر تصمیم گرفت پروژه را به دقت نظارت کند تا موفقیت آن را تضمین کند.

مثال:

The manager decided to supravise the project closely to ensure its success.

معنی(example):

آنها نیاز داشتند تا کارگران را نظارت کنند تا استانداردهای کیفیت حفظ شود.

مثال:

They needed to supravise the workers to maintain quality standards.

معنی فارسی کلمه supravise

: معنی supravise به فارسی

نظارت دقیق بر یک فرآیند یا فعالیت به منظور اطمینان از کیفیت و موفقیت آن.