معنی فارسی suprising
B1موارد یا اتفاقاتی که غیرمنتظره و شگفتانگیز هستند.
Causing wonder or astonishment; unexpected.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دیدن او در مهمانی شگفتانگیز بود.
مثال:
It was surprising to see her at the party.
معنی(example):
خبر شگفتانگیز همه را غافلگیر کرد.
مثال:
The surprising news caught everyone off guard.
معنی فارسی کلمه suprising
:
موارد یا اتفاقاتی که غیرمنتظره و شگفتانگیز هستند.