معنی فارسی surangular
B1مربوط به یک ناحیه خاص در آناتومی یا فیزیولوژی.
Relating to a specific area in anatomy or physiology.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه سورانگولار اغلب در آناتومی نادیده گرفته میشود.
مثال:
The surangular region is often overlooked in anatomy.
معنی(example):
ویژگیهای سورانگولار برای درک مورفولوژی ضروری هستند.
مثال:
Surangular features are essential for understanding morphology.
معنی فارسی کلمه surangular
:
مربوط به یک ناحیه خاص در آناتومی یا فیزیولوژی.