معنی فارسی surfbird
B1پرنده سورف، نوعی پرنده کوچک و ساحلی که در سواحل سنگی زندگی میکند و به خاطر تواناییهای خاص خود در جستجوی غذا معروف است.
A small shorebird found typically along rocky coasts, known for its feeding behavior.
- noun
noun
معنی(noun):
A small sandpiper, Aphriza virgata, endemic to the northwestern parts of North America.
example
معنی(example):
پرنده سورف، پرنده کوچکی است که اغلب در کنار سواحل سنگی یافت می شود.
مثال:
A surfbird is a small bird often found along rocky shorelines.
معنی(example):
پرندههای سورف به خاطر رفتار خاص خود در جستجوی غذا در ساحل شناخته شدهاند.
مثال:
Surfbirds are known for their distinct behavior while foraging on the beach.
معنی فارسی کلمه surfbird
:
پرنده سورف، نوعی پرنده کوچک و ساحلی که در سواحل سنگی زندگی میکند و به خاطر تواناییهای خاص خود در جستجوی غذا معروف است.