معنی فارسی surfcaster

B1

کسی که در سواحل و با استفاده از قلاب، ماهی‌گیری می‌کند.

A person who fishes from the surf or shore.

example
معنی(example):

سورف‌کاستر به آرامی منتظر بود تا ماهی نیش بزند.

مثال:

The surfcaster waited patiently for a fish to bite.

معنی(example):

بسیاری از سورف‌کاسترها ترجیح می‌دهند در سپیده‌دم ماهی‌گیری کنند.

مثال:

Many surfcasters prefer to fish at dawn.

معنی فارسی کلمه surfcaster

: معنی surfcaster به فارسی

کسی که در سواحل و با استفاده از قلاب، ماهی‌گیری می‌کند.