معنی فارسی surfboatman

B1

کسی که با قایق موجی کار می‌کند و مسئول نجات افراد در دریا است.

A person who operates a surfboat, especially for lifesaving.

example
معنی(example):

قایق‌ران موجی به طور ماهرانه‌ای به موج‌ها هدایت کرد.

مثال:

The surfboatman skillfully navigated the waves.

معنی(example):

یک قایق‌ران موجی باید برای ایمنی آموزش ببیند.

مثال:

A surfboatman needs to be trained for safety.

معنی فارسی کلمه surfboatman

: معنی surfboatman به فارسی

کسی که با قایق موجی کار می‌کند و مسئول نجات افراد در دریا است.