معنی فارسی surflike

B1

شبیه موج‌سواری، اشاره به ویژگی‌هایی که حس یا جو موج‌سواری را تداعی می‌کند.

Having qualities or characteristics reminiscent of surfing.

example
معنی(example):

بافت پارچه حس موج‌سواری مانند دارد.

مثال:

The texture of the fabric feels surflike.

معنی(example):

او از تجربه‌ای که شبیه موج‌سواری بود در پارک آبی لذت برد.

مثال:

He enjoyed the surflike experience at the water park.

معنی فارسی کلمه surflike

: معنی surflike به فارسی

شبیه موج‌سواری، اشاره به ویژگی‌هایی که حس یا جو موج‌سواری را تداعی می‌کند.