معنی فارسی surpeopled
B2پرجمعیت، به وضعیتی اطلاق میشود که تعداد جمعیت بیشتر از ظرفیت و منابع موجود باشد.
Having a population that exceeds the capacity of an area to support it.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شهر در زمان اوج ترافیک پرجمعیت به نظر میرسد.
مثال:
The city feels surpeopled during rush hour.
معنی(example):
برخی مناطق جهان پرجمعیت هستند و منابع کم دارند.
مثال:
Some areas of the world are surpeopled and lack resources.
معنی فارسی کلمه surpeopled
:
پرجمعیت، به وضعیتی اطلاق میشود که تعداد جمعیت بیشتر از ظرفیت و منابع موجود باشد.