معنی فارسی surveil
B2 /sɚˈveɪl/نظارت کردن، به معنی تحت نظر قرار دادن یا پیگیری یک مورد خاص به منظور جمع‌آوری اطلاعات.
To observe or monitor a person, group, or area closely, typically for security or information purposes.
- verb
verb
معنی(verb):
To keep someone or something under surveillance.
example
معنی(example):
تیم امنیتی منطقه را برای هرگونه فعالیت مشکوکی تحت نظر خواهد داشت.
مثال:
The security team will surveil the area for any suspicious activity.
معنی(example):
متداول است که مکان‌های عمومی را برای اطمینان از ایمنی تحت نظر قرار دهند.
مثال:
It is common to surveil public places to ensure safety.
معنی فارسی کلمه surveil
:
نظارت کردن، به معنی تحت نظر قرار دادن یا پیگیری یک مورد خاص به منظور جمع‌آوری اطلاعات.
