معنی فارسی suspensoria

B1

عناصری که به گونه‌ای تعادل و ثبات را در یک ساختار ایجاب می‌کنند.

Structures that provide suspension or support within an organism or system.

example
معنی(example):

معلق‌سازهای گیاه به آن اجازه می‌دهند تا به محیط‌های مختلف سازگار شود.

مثال:

The suspensoria of the plant allow it to adapt to different environments.

معنی(example):

دانشمندان در حال مطالعه معلق‌سازهای گونه‌های مختلف هستند.

مثال:

Scientists are studying the suspensoria of different species.

معنی فارسی کلمه suspensoria

: معنی suspensoria به فارسی

عناصری که به گونه‌ای تعادل و ثبات را در یک ساختار ایجاب می‌کنند.