معنی فارسی suspicable
B2مشکوک، به وضعیتی اطلاق میشود که شواهدی وجود دارد که ممکن است غیرقانونی یا نادرست باشد.
Deserving of suspicion; likely to be involved in wrongdoing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار او توسط کمیته مشکوک تلقی شد.
مثال:
His behavior was deemed suspicable by the committee.
معنی(example):
آنها شواهد مشکوکی را در صحنه جرم پیدا کردند.
مثال:
They found suspicable evidence at the crime scene.
معنی فارسی کلمه suspicable
:
مشکوک، به وضعیتی اطلاق میشود که شواهدی وجود دارد که ممکن است غیرقانونی یا نادرست باشد.