معنی فارسی sustention

B1

نگهداری، حفظ یا حمایت مداوم از یک سیستم یا ساختار.

The act of supporting or maintaining something; support or endurance.

example
معنی(example):

نگهداری از پل نیاز به تعمیر و نگهداری منظم دارد.

مثال:

Sustention of the bridge requires regular maintenance.

معنی(example):

نگهداری در پروژه اطمینان می‌دهد که همه اعضا به طور یکنواخت پشتیبانی می‌شوند.

مثال:

Sustention in the project ensures all members are supported evenly.

معنی فارسی کلمه sustention

: معنی sustention به فارسی

نگهداری، حفظ یا حمایت مداوم از یک سیستم یا ساختار.