معنی فارسی sustentor

B1

حامی، شخصی که به پیشبرد یا محافظت از یک پروژه یا ایده کمک می‌کند.

One who supports, maintains, or sustains an effort or activity.

example
معنی(example):

حامی در سازمان به راهنمایی ابتکارات جدید کمک می‌کند.

مثال:

The sustentor in the organization helps guide new initiatives.

معنی(example):

هر حامی نقش مهمی در توسعه جامعه ایفا می‌کند.

مثال:

Each sustentor plays a vital role in community development.

معنی فارسی کلمه sustentor

: معنی sustentor به فارسی

حامی، شخصی که به پیشبرد یا محافظت از یک پروژه یا ایده کمک می‌کند.