معنی فارسی susu

A2

سیستمی از پس‌انداز گروهی که در آن اعضا مبالغی را به صورت دوره‌ای جمع‌آوری می‌کنند.

A system of rotating savings and credit associations.

noun
معنی(noun):

An informal money pooling scheme practised in Africa, the Caribbean, and some immigrant communities.

example
معنی(example):

سوسو یک شکل سنتی پس‌انداز است که در بسیاری از فرهنگ‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

Susu is a traditional form of saving used in many cultures.

معنی(example):

در برخی جوامع، سوسو به افراد کمک می‌کند تا در کسب و کارهای خود سرمایه‌گذاری کنند.

مثال:

In some communities, susu helps individuals invest in their businesses.

معنی فارسی کلمه susu

: معنی susu به فارسی

سیستمی از پس‌انداز گروهی که در آن اعضا مبالغی را به صورت دوره‌ای جمع‌آوری می‌کنند.