معنی فارسی susurrate
B2وز وز کردن، صدای آرام و نرم، معمولاً ناشی از باد یا حرکات ملایم.
To make a soft, whispering sound.
- verb
verb
معنی(verb):
To whisper
example
معنی(example):
برگها در باد ملایم شروع به وز وز کردن کردند.
مثال:
The leaves began to susurrate in the gentle wind.
معنی(example):
شما میتوانید صدای وز وز آبشار را در دوردست بشنوید.
مثال:
You could hear the susurrate of the stream in the distance.
معنی فارسی کلمه susurrate
:
وز وز کردن، صدای آرام و نرم، معمولاً ناشی از باد یا حرکات ملایم.