معنی فارسی suv
A2یک نوع خودرو که دارای ارتفاع بالاتر و فضای داخلی بیشتری نسبت به خودروهای معمولی است.
Sport Utility Vehicle, a rugged automotive vehicle for use on rough terrain.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها یک SUV جدید برای سفرهای خانوادگی خود خریدند.
مثال:
They bought a new SUV for their family trips.
معنی(example):
SUVها به خاطر فضای داخلی بزرگشان محبوب هستند.
مثال:
SUVs are popular for their spacious interiors.
معنی فارسی کلمه suv
:
یک نوع خودرو که دارای ارتفاع بالاتر و فضای داخلی بیشتری نسبت به خودروهای معمولی است.