معنی فارسی svarabhaktic
C2نوعی تخصیص صوتی که به ناهنجاریهای صوتی مربوط میشود.
Pertaining to svarabhakti; a term used in phonetics.
- OTHER
example
معنی(example):
فرم سوارا باکتی در این زبان پیچیده است.
مثال:
The svarabhaktic form in this language is complex.
معنی(example):
او تغییرات سوارا باکتی در آوایی را توضیح داد.
مثال:
He explained the svarabhaktic variations in phonetics.
معنی فارسی کلمه svarabhaktic
:
نوعی تخصیص صوتی که به ناهنجاریهای صوتی مربوط میشود.