معنی فارسی swaddy
B1به معنای سرباز جوان یا فردی که در حال یادگیری است.
A young soldier; often implies a novice or trainee.
- noun
noun
معنی(noun):
A soldier, especially a militiaman.
example
معنی(example):
اصطلاح 'سوادی' میتواند به یک سرباز جوان اشاره کند.
مثال:
The term 'swaddy' can refer to a young soldier.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، یک سوادی به عنوان کسی که در حال یادگیری نظم و انضباط است، دیده میشود.
مثال:
In some cultures, a swaddy is seen as someone learning to be disciplined.
معنی فارسی کلمه swaddy
:
به معنای سرباز جوان یا فردی که در حال یادگیری است.