معنی فارسی swainmote
B1جلسهای برای بحث و تبادل نظر، به ویژه در مورد مسایل مربوط به جوانمردان یا جوانان.
A meeting or gathering for discussion, often related to young men or gallantry.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند یک جلسه سوئینموت برای بحث در مورد برنامههایشان تنظیم کنند.
مثال:
They decided to schedule a swainmote to discuss their plans.
معنی(example):
جلسه سوئینموت بر روی رویداد آینده تمرکز داشت.
مثال:
The swainmote focused on the upcoming event.
معنی فارسی کلمه swainmote
:
جلسهای برای بحث و تبادل نظر، به ویژه در مورد مسایل مربوط به جوانمردان یا جوانان.