معنی فارسی swanhood
B1وضعیت یا خصوصیات مرتبط با قو، به ویژه در زمینههای پرورش و رفتار.
The state or condition of being a swan, particularly in terms of breeding and behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
رسیدن به وضعیت قو نیاز به فداکاری و مراقبت دارد.
مثال:
Achieving swanhood requires dedication and care.
معنی(example):
وضعیت قو بودن پرندگان جوان در حرکات ظریفشان مشهود بود.
مثال:
The swanhood of the young birds was evident in their graceful movements.
معنی فارسی کلمه swanhood
:
وضعیت یا خصوصیات مرتبط با قو، به ویژه در زمینههای پرورش و رفتار.