معنی فارسی swannery
B2محل یا منطقهای که قوها در آنجا نگهداری میشوند.
A place where swans are bred and cared for.
- noun
noun
معنی(noun):
A place where swans are bred.
example
معنی(example):
ما به مرکز نگهداری قوها رفتیم تا قوها را ببینیم.
مثال:
We visited the swannery to see the swans.
معنی(example):
یک مرکز نگهداری بزرگ قو در نزدیکی دریاچه وجود داشت.
مثال:
There was a large swannery near the lake.
معنی فارسی کلمه swannery
:
محل یا منطقهای که قوها در آنجا نگهداری میشوند.