معنی فارسی swartness
B1ویژگی یا حالت تیرهچهرگی؛ به رنگ یا تن تیره پوست اشاره دارد.
The quality of being swart; a characteristic of having a dark complexion.
- NOUN
example
معنی(example):
تیرهچهرگی شخصیتها در داستان مورد تاکید قرار گرفت.
مثال:
The swartness of the characters in the story was emphasized.
معنی(example):
آنها تیرهچهرگی را به عنوان یکی از ویژگیهای بارز شناختند.
مثال:
They appreciated the swartness as a defining feature.
معنی فارسی کلمه swartness
:
ویژگی یا حالت تیرهچهرگی؛ به رنگ یا تن تیره پوست اشاره دارد.