معنی فارسی swayableness
B1قابل تأثیرپذیری، توانایی تغییر تحت تأثیر عوامل مختلف.
The quality of being swayable; susceptibility to influence.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل تأثیرپذیری این استدلال آن را کمتر قانعکننده میکند.
مثال:
The swayableness of the argument makes it less convincing.
معنی(example):
قابل تأثیرپذیری یک عامل کلیدی در قانعسازی است.
مثال:
Swayableness is a key factor in persuasion.
معنی فارسی کلمه swayableness
:
قابل تأثیرپذیری، توانایی تغییر تحت تأثیر عوامل مختلف.