معنی فارسی swayable
B2قابل تأثیرپذیری، به معنای اینکه قابلیت تغییر تحت تأثیر عوامل خارجی را دارد.
Capable of being influenced or changed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نتایج این مطالعه تحت تأثیر نظر عمومی قابل تغییر هستند.
مثال:
The results of the study are swayable by public opinion.
معنی(example):
او شخصیتی قابل تاثیرگذاری دارد که دیگران را به دنبال خود میکشد.
مثال:
She has a swayable personality that makes others follow her.
معنی فارسی کلمه swayable
:
قابل تأثیرپذیری، به معنای اینکه قابلیت تغییر تحت تأثیر عوامل خارجی را دارد.