معنی فارسی swayful

B1

لرزان، حالتی که به آرامی و با نرمی جلوه می‌کند.

Characterized by a gentle and rhythmic motion; graceful and fluid.

example
معنی(example):

حرکت لرزان درختان تماشای آرامش‌بخشی بود.

مثال:

The swayful motion of the trees was calming to watch.

معنی(example):

رقص لرزان جوهره نسیم ملایم را به تصویر کشید.

مثال:

The swayful dance captured the essence of the gentle breeze.

معنی فارسی کلمه swayful

: معنی swayful به فارسی

لرزان، حالتی که به آرامی و با نرمی جلوه می‌کند.