معنی فارسی sweatiness
B1وضعیت عرقکردن، میزان تولید عرق در شرایط مختلف.
The state of being sweaty; the amount of sweat produced.
- NOUN
example
معنی(example):
عرقآوری روز تابستانی همه را به دنبال سایه برد.
مثال:
The sweatiness of the summer day made everyone look for shade.
معنی(example):
او بعد از ورزش، عرقآوری را از پیشانیاش پاک کرد.
مثال:
She wiped the sweatiness from her forehead after exercising.
معنی فارسی کلمه sweatiness
:
وضعیت عرقکردن، میزان تولید عرق در شرایط مختلف.