معنی فارسی sweep someone off their feet
B2به معنای عاشق کردن کسی یا غافلگیر کردن کسی به طوری که احساس خاصی نسبت به شخص دیگری پیدا کند.
To charm or impress someone in a way that makes them fall in love or be captivated.
- verb
verb
معنی(verb):
To seduce someone romantically.
example
معنی(example):
او با لبخند جذابش او را از پا درآورد.
مثال:
He swept her off her feet with his charming smile.
معنی(example):
این اقدام رمانتیک کافی بود تا او را از پا درآورد.
مثال:
The romantic gesture was enough to sweep her off her feet.
معنی فارسی کلمه sweep someone off their feet
:
به معنای عاشق کردن کسی یا غافلگیر کردن کسی به طوری که احساس خاصی نسبت به شخص دیگری پیدا کند.