معنی فارسی swelt
B1به معنای ذوب شدن یا ناپدید شدن به دلیل گرما.
To become melted or to fade away.
- VERB
example
معنی(example):
او زیر گرمای آفتاب شروع به ذوب شدن کرد.
مثال:
He began to swelt under the heat of the sun.
معنی(example):
وقتی که بطری آبم را در پیادهروی گذاشتم، ذوب شدم.
مثال:
I swelted when I forgot my water bottle on the hike.
معنی فارسی کلمه swelt
:
به معنای ذوب شدن یا ناپدید شدن به دلیل گرما.