معنی فارسی sweltrier

B1

کسی که به گرما و تعریق دچار می‌شود.

A comparative form of sweltry; more oppressive heat.

example
معنی(example):

شرایط گرم‌تر این تابستان همه را شگفت‌زده کرده است.

مثال:

The sweltrier conditions this summer have surprised everyone.

معنی(example):

این سال نسبت به سال گذشته گرم‌تر بوده است.

مثال:

It has been a sweltrier year than last year.

معنی فارسی کلمه sweltrier

: معنی sweltrier به فارسی

کسی که به گرما و تعریق دچار می‌شود.