معنی فارسی sweltriest
B2سوزان یا خیلی گرم، به ویژه در شرایطی که دما برای راحتی انسان بیش از حد بالا باشد.
Extremely hot, especially to the point of discomfort.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
امروز گرمترین روز تابستان است.
مثال:
Today is the sweltriest day of the summer.
معنی(example):
او در مورد گرمترین هوایی که تا به حال تجربه کرده شکایت کرد.
مثال:
He complained about the sweltriest weather he had ever experienced.
معنی فارسی کلمه sweltriest
:
سوزان یا خیلی گرم، به ویژه در شرایطی که دما برای راحتی انسان بیش از حد بالا باشد.